رادیو دیروز گزارش میدهد؛
برنامه هفتگی "دریچه" در حالی توسط "مهتاب وحیدی راد" در رادیو فردا تهیه و اجرا میشود که به قول خود این رسانهٔ صهیونیستی – آمریکایی، به موضوعات حقوق بشری در هفتهٔ مال قبل خود میپردازد.
برنامه این هفته "دریچه" با پرداختن به موضوعاتی مانند وضعیت نوکیشان مسیحی و برخورد با بیقانونیهای آنها در کشورمان، بیشتر به دریچه ای برای تلاش در جهت مصونیت بخشی به مجرمین در ایران شبیه بوده است.
"مهتاب وحیدی راد" با این توضیح در آغاز برنامه خود که «نوزده سازمان حقوق بشری از دولت ایران خواستند تا به آزار و اذیت نوکیشان مسیحی در ایران پایان دهد.»، با هدف مظلوم نشان دادن این مجرمین میگوید: «در این بیانیه که روی وبسایت کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران منتشر شده آمده است: "مقامهای جمهوری اسلامی در تابستان گذشته فشار بر جامعه نوکیشان مسیحی را به بالاترین حد خود رساندند." در بیانیه این نهادهای حقوق بشری آمده که "این قبیل رفتارها با نوکیشان مسیحی نقض آشکار قانون اساسی ایران و تعهدات بینالمللی مقامهای جمهوری اسلامی است. "
هادی قائنی، مدیر کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران درباره این بیانیه میگوید: "این بیانیه به دنبال موج بازداشتها و فشارها در سال جاری در خصوص نوکیشان مسیحی در ایران بوده و برای نمونه ما حداقل از 79 مورد بازداشت در اوایل سال جاری مطلع هستیم ولی بر این باوریم که این تعداد خیلی بیشتر است چون تعداد زیادی گزارش نشده است و کلاً سیاستی که حکومت ایران در قبال نوکیشان مسیحی از چهار سال قبل برقرار کرده که اجازه نمیده در کلیساهای عمومی شرکت کنند و مراسمشان را برگزار کنند موجب شده است که اینگونه بازداشتها افزایش پیدا کند و نگرانی شدیدی ایجاد شود."
این نوزده نهاد حقوق بشری میگویند برخی از این افراد در زمان بازداشت مورد آزار و اذیت قرار گرفته و در نهایت هم با اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق کلیساهای خانگی مواجه میشوند. »
این مجری پر حاشیه رادیو فردا در بخشی دیگر نیز برای اثبات ادعاهای خود به پخش اظهارات کاملاً غیرواقعی و همراه با خصومت به اصطلاح یک شونده اقدام میکند: «یکی از شنوندگان ما در پیامی تلفنی روی پیامگیر رادیو فردا گفته است: "آقای خامنهای، آقای روحانی، دست از سر این اقلیتها بردارید. مسیحی، بهائی، زرتشتی، شیعه، سنی، همه اینها از همین مرز و بوم هستند. ادیان و مذاهب ایشان خداوند فرموده که به وجود آورده، بنابر این شما حق ندارید اینها را بازداشت بکنید و حق ندارید اموال اینها را مصادره بکنید. اگر از ملت شریف ایران شرم نمیکنید، لااقل از خدا شرم داشته باشید و از خدا بترسید."»
اما آیا نباید وقتی در خصوص یک موضوعی اظهار نظر کرد که درخصوص آن حداقل دانش و اطلاعات ابتدایی را در اختیار داشته باشیم؟!
آیا اگر با پیروان واقعی اقلیتهای رسمی و ادیان الهی در ایران اسلامی گفتگو شود، آنها از شرایطی که دارا هستند، ناراضی خواهند بود؟!
آخر چطور میتوان نوکیشان مسیحی و کلیساهای خانگی آنها را که از دین مسیحیت در جهت گسترش فساد و فحشا و قانونشکنی سوءاستفاده میکنند و بارها حتی کشیشهای مسیحی از آنها تبری جستهاند را با پیروان حقیقی مسیحیت یکی دانست؟!
چطور میتوان بهائیتی که تمامی تاریخ و اسناد آن گویای ساختگی بودنش از سوی انگلیس و صهیونیست در ایران است را با شیعه و ادیان الهی یکسان دانست؟!
ایا در ایران که بر اساس آمارهای موجود و یک ضرب و تقسیم ساده میتوان فهمید که به طور میانگین به ازای هر پانصد مسیحی یک کلیسای رسمی فعال وجود دارد، آن هم در شرایطی که در کشوری که آیین رسمی آن شیعه است، به ازای هر 1100 نفر شیعه یک مسجد در دسترس قرار دارد، میتوان ادعای بی توجهی به حقوق اقلیتها را مطرح کرد؟!
آیا تنها یدک کشیدن اسم "نوکیش مسیحی" باعث میشود که افراد با مصونیت به هر گونه رفتار غیر اخلاقی و غیر قانونی که میلشان میکشد، دست بزنند؟!
کشیشی به نام "داوود نجات ثابت" که تجربه حضور در کلیسای خانگی خانجانیسم ایران را دارد و با دیدن رفتارهای فاسد این نوکیشان به اصطلاح مسیحی از این کلیسا خارج شده است این گونه بخشی از واقعیتها را بیان کرده و میگوید: «کشیش مسیحی میگوید زندگی پر از فساد و گناه و تجاوز و تجملات مادی اینها باعث شده تا نام مسیحیت در بین مردم تخریب شود و روح خدا در هیچکدام از اعمال این کلیساها دیده نشود. خواهر زاده من با یک فرد دیگری در منزل آقای خانجانیسم فساد میکردند و فیلمهای مستهجن در آنجا خرید و فروش میکردند و خانه این آقا تبدیل به مرکز انجام عمل زنا و پخش فیلمهای اورجینال مستهجن شده بود»